این روزها

ساخت وبلاگ
 یک عده دارند در سوریه می جنگند . عملیات می کنند و شهید میشوند و جسد هایشان را برای ما می آورند ...

یک عده دارند در ریو می جنگند .. یا پیروز می شوند و مدال هایشان را می بینیم و یا طبق روال چیزی از شایستگی هاشان کم نمی شود ...

یک عده هم نشسته اند یا نهجحتی ننشسته اند بلکه خوابیدند پشت لب تاب ها و تبلت ها و گوشی هایشان این سایت و آن سایت را چک می کنند ... تا از اخبار دوگروه اول مطلع باشند ..

و عده های دیگر ...

اما  اینها مهم نیست ... این ها چیزی جز حاشیه ی این دنیا پر زرق و برق نیست ... میدانی متن کجاست؟؟؟ متن خرابه های اطراف ماراکاناس ... متن آوارگان یمنی و  آفریقایی اند .. متن پناهندگان سوری اند ؟؟؟ نه این ها هم متن نیست ... اینها کمی کم حاشیه ترند ولی این ها هم متن نیستند ...

نمی دانم شاید این ها که گفتم همه متن بودند !!! نمی دانم ... فکر می کنم متن زندگیه هرکس فرق می کند ؟؟ گاهی با خود میگویم  این که این شهید در کجای سوریه شهید شده است به من چه؟یا آنکه توی یک ماه اخیر چند بار یمن بمباران شده است به من چه ؟؟  یا نه این ها به کنار اینکه امروز فلپس چندمین طلای المپیک خود را گرفت به من چه ؟؟ فکر میکنم این ها اطلاعاتی اضافی هستند در ذهن کوچک من ... یا  حس می کنم وقتم با ارزش تر از آن است که به دنبال این ها بروم .... اما وقتی که به گفته های بزرگان یا نه اطرافیان و موفق های جامعه ام می نگرم ... نباید از بعضی چیز ها دور بود ... بعضی چیز ها مهم اندو تاثیر گذار ... بعضی چیز های دیگر هم با اهمیت اند ولی نه برای من ... همیشه فکر میکردم هرچه اطلاعاتت بیشتر باشد این یک نقطه ی قوت است ... تا وقتی احادیث و سخنان زیادی دیم که دانستن بسیاری از مطالب سودمند نیست حتی ممکن است موجب ضرر هم بشود ... نمی دانم چی شد به اینجا رسیدم ... شاید دغدغه های این چند وقت گذر کرده از عمرم هستش ...  ولی می خواستم به اینجا برسم که اینکه امروز چند نفر در سوریه شهید شدند مهم نباشد ... مهم است برای تک تک ان بچه هایی که یتیم می شوند برای تمامی آن عشق هایی که جاودانه می شوند ... اما آنچه مهم است به نظرم علت آن شهادت ... علت آن رفتن با وجود عشق به فرزند و همسر است ... علت آن کوهی از تلاش است که پشت آن گردن آویز های المپیک است ... این روزها باید به دنبال علت ها رفت نه معلول است ... این روزها علت هاست که جهان را دگرگون می کند وگرنه معلول هارا که همه  می بینند ...

 

 

و افوض امری الی الله ... قل حسبی الله لالعباده

 نوزده مرداد نودوپنج

 

 

طعم گس دانشجو پزشکی...
ما را در سایت طعم گس دانشجو پزشکی دنبال می کنید

برچسب : این روزها,این روزها که میگذرد جور دیگرم,این روزها که میگذرد شادم,این روزها هم میگذرد,این روزها اینگونه ام,این روزهای من,این روزها که میگذرد هر روز,این روزها حال خوشی ندارم,این روزهایم به تظاهر میگذرد,این روزها که میگذرد شادم قیصر, نویسنده : kaviriyatta بازدید : 251 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 1:44